پنج سال دارم ، خواهرم تازه متولد شده است. با او بازی میکنم. او در گهواره اش است. فکر میکنم که بیدار است. با او دزد و پلیس بازی میکنم. دستبند پلاستیکی را به دیواره ی گهواره و دستان کوچکش وصل میکنم. دزد خوبی نیست ، دستش از دستبند بیرون می آید. ولی دوستش دارم. از اینکه خواهرم بدونه بهانه با من بازی میکند خوشحالم. با تمام وجود کودکی ام دوستش دارم.
الـــــــــهــــــــــی....... :دی
سلام
آخی!چه طرح قشنگی!چه نمکی و بامزه هم تعریف می کنید!من رو هم برد به کودک بودن خودم!ادامه بدید حتما بازم سر میزنم!
سلام
ممنون
چشم
آخی نازی!
الانم دوسش داری که! :)
منم تو رو دوووووووووووووووست دارم! :*
شما که غریبه نیستید رو دارم ولی نخوندمش. بخونمش ؟ خوبه؟
داداش بزرگ تر داشتن خعلییییییییییییییی خوبه . من نداشتن هیچ وخت
بله ، حتماً بخونیدش.