شهر MAT

شهر MAT ، شهر شماست !

شهر MAT

شهر MAT ، شهر شماست !

شما که غریبه نیستید ( 3 )

یک یا دو سال دارم ، تعجب نکنید ، برایم تعریف کرده اند. ما در طبقه ی زیرزمین خانه ی مامانی اینا زندگی میکنیم. مامانی میشود مامان مامانم. خانه شان ویلایی است. شب شده است و همه خوابیده اند. نیمه های شب از خواب بیدار میشوم و چهار دست و پا در تاریکی از پله ها بالا میروم تا بروم پیش مامانی. مامانی را دوست دارم. میفهمند و چراغ را روشن میکنند. با عصبانیت داد میزنم: (( چراغارو خاموش کنین ، چراغارو خاموش کنین. ))

نظرات 1 + ارسال نظر
دنیا یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:12 ب.ظ http://donyabanoo.blogfa.com

از همون بچگی بچه ننه بودیااااااااااا! :دی

دوستت دارم زیاد تا! :*


منم دوستت دارم خوب :-*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد