شهر MAT

شهر MAT ، شهر شماست !

شهر MAT

شهر MAT ، شهر شماست !

۸۹ ای ها

سلام!

جشن ورودی جدید ها خیلی خوش گذشت در حدی که تونستیم کلی آدم که از جلومون رد میشدن جذب گروه رباتیک کنیم البته گاهی هم مجبور شدیم از جملات زیر استفاده کنیم:


"رباتیک ... دو نفر" ، "بدو ، بدو ، سکه تموم شد" و "مهندسای محترم ، دانشجوهای کامپیوتر ، دانشجوهای فیزیک ..."


البته تنها تفاوت انجمن ما با انجمن های دیگه این بود که اونا هدیه میدادن ولی ما پول میگرفتیم البته برای شرکت در مسابقه ی پرتاب تخم مرغ!!!


خلاصه اینکه با چهره های شاخص و آینده داری آشنا شدیم که از سرتاپاشون ترم یکی بودن میریخت!!! ( مثل همون بچه هایی که تو برگه ی نظرسنجی انجمن روانشناسی طرفدار اردوهای مختلط بودن! )


از این مبحث که بگذریم میرسیم به متنی که اخیراً بنده در سایت های www.4tmu.ir و www.soku.ir منتشر نمودم با عنوان "مترو تهران و حومه در آینده نه چندان دور"!!! بخونید و نظر بدید:


"شرکت مترو تهران و حومه جهت رفاه حال دستفروشان مستقر در قطار های مترو و کاهش ترافیک ایشان اقدام به اجاره ی واگن ها ی خود به شرح زیر کرد :

1 - واگن های ابتدایی و انتهایی فقط به خانم های محجبه جهت فروش لوازم آرایشی و بهداشتی در ساعاتی به غیر از ساعات تعطیلی مدارس اجاره داده می شود!
2 - واگن ها ی فوق الذکر در ساعات تعطیلی مدارس فقط به خانم های محجبه جهت فروش خوراکی مدرسه اجاره داده می شود!
3 - واگن شماره 2 به فال فروشان زیر 8 سال اجاره داده می شود!
4 - واگن شماره 8 به فال فروشان بالای 8 سال اجاره داده می شود!
5 - واگن شماره 3 به خانم یا آقا ی مجرب در امر فروش آدامس دکتر زایلیتول اجاره داده می شود!
6 - واگن شماره 4 و 5 به خانم های چادری جهت تکدی گری اجاره داده می شود! اجازه به ازای هر بچه ی همراه 20% افزایش میابد!
7 - واگن 6 جهت فروش انواع اقسام شکلات ، بیسکوییت و کیک به فروشندگان با تجربه اجاره داده می شود!
8 - واگن شماره 7 توسط نمایندگی مسواک OralB قبلاً خریداری شده است!

در ضمن این شرکت از تمام هموطنان عزیز خواهش دارد تا مراعات حال دستفروشات را بکنند و حدالامکان یکی از محصول ها را خریداری نمایند!"


بلی! و برویم سراغ داستان :


کارآگاه محمدی 2


باید بهم حق بدید که در وهله ی اول با دیدن اون صحنه فکر کنم که قضیه سر کاریه. بعد از اینکه با دکتر حرف زدیم شروع کردیم به تحقیق و بازجویی از طاهره و رحیم. و نتیجه این بود که پای کلی آدم جدید به پرونده باز شد. این زیاد بودن آدم های پرونده دو تا جنبه داره ، جنبه ی بدش اینه که کار ما خیلی زیاد میشه ؛ هی بازجویی و تحقیق و ببینی با کی تماس داره و کجا میره که البته بیشتر این کار ها وظیفه ی رسولی بیچارس! و اما جنبه ی خوبش ؛پیش خودت و خدای خودت مطمئنی که پرونده رو به خوبی حل کردی ، البته ناگفته نمونه که پرونده ی این آقا ی سلطانی پیچیدگی های خاص خودشو داشت. و این هم لیست آدم ها و مظنون های اون موقع :


طاهره خانم که مظنون درجه یک ماست ، آخرین نفری که شب قبل خونه رو ترک میکنه ، کسی که به قرص ها ی خواب دسترسی داشته.

 

مش رحیم کسیه که میره توی اتاق سلطانی ، ممکنه کاری کرده باشه که طاهره ندیده باشه ، از طرفی شاید هر دو با هم این نقشه رو کشیده باشند.


فرامز ، دامادش که قبلاً تهدیدش کرده بود و از طرفی با مرگ سلطانی صاحب همه چی میشد!


و مریم ، نامزد سعید که بعد از اون تصادف و مرگ سعید ، سلطانی رو مقصر میدونه و انگیزه ی عاشقانش برای قتل کافیه ، اون هم چنین قتلی!


سوالات بعد داستانی :

1- به نظرتون قاتل کدام شخص یا اشخاص است یا هستند؟

2- بالأخره قضیه اینکه چرا قاتل صحنه رو این شکلی کرده رو فهمیدید یا نه؟

3- حداقل جنسیت قاتل رو حدس بزنید!


پی نوشت1 : ممنون از جواب ها و نظراتتون!

پی نوشت2 : رفتیم بازدید فرخنده ای ها و تا حدودی متحول شدیم!

پی نوشت3 : به به، باز هم دانشگاه و انرژی سوزاندن و از خستگی خوابیدن! باز هم لحظه های تلخ و شیرین درس در سر کلاس! باز هم استرس در شب امتحان! باز هم دوستان!

پی نوشت4 : آخی ! 89 ای ها! آخی ! کلاس اولی ها! چقدر عمر زود میگذره!

پی نوشت5 : منتظر نظراتتون در مورد مطالبم هستم!

پی نوشت6 : منتظر نظرات و جواب هاتون در مورد داستان هستم!

پی نوشت7 : بعضی وقت ها سر آدم انقدر شلوغ میشه که نمیدونه این داستان رو کجای دلش جا بده!!!

پی نوشتآخر : چقدر پی نوشتتتتت!!!!


دعای امروز:

خدایا! هیچ کس رو به گرفتاری و بیماری دچار نکن! خیلی سخته!

نظرات 10 + ارسال نظر
دنیابانو شنبه 10 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:25 ق.ظ http://donyabanoo.blogfa.com/

اووووووول میشویییییییم!

بلیییییییییییی!

دنیابانو شنبه 10 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:27 ق.ظ http://donyabanoo.blogfa.com/

آره خیلى خوش گذشت، دیدن یه مشت جوجه دانشجوى ترم اولى که خیال میکردن آپولو هوا کردن که تربیت معلم قبول شدن!

عجب ! پس جنابعالی هم چند سال پیش جوجه بودی دیگه! قبول داری؟!

دنیابانو شنبه 10 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:28 ق.ظ http://donyabanoo.blogfa.com/

از همه باحالتر من بودم که قاطى ورودىها میرفتم هدیه میگرفتم! :دی

عجب !!!

دنیابانو شنبه 10 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:31 ق.ظ http://donyabanoo.blogfa.com/

راستى دلتون بسوزه معاون وزیر علوم واسم دست تکون داد! :))
چه افتخارى!

واقعاً هم عجب افتخاری !!! حیف که به ما نرسید

جواد شنبه 10 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:10 ب.ظ http://www.beautifulmind2.persianblog.ir

سلام.
ماشاالله دیگه از این به بعد نفر اول مشخصه همش!
1-واقعا حدس قاتل سخته! به نظرم اشخاص دیگه ای هم پاشون به این داستان باز بشه!
2-قاتل گرم بوده! حالیش نبوده چیکار می کنه!:دی
3-یه مرد و یه زن!

من که نشد بیام فرخنده! همین که شما متحول کردید خوبه. انشاالله ما هم میایم یه بار!
بابا به 89 ای ها گیر ندید!ما هم مثل اونا بودیما!
راستی پرتاب تخم مرغ کی هستش؟

سلام!
ممنون از جواب ها!
بله ما هم ۸۷ ای ها بودیم

ان شاء الله ۴ آبان!

دنیابانو یکشنبه 11 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:21 ب.ظ http://donyabanoo.blogfa.com/

آپیده ام!

سر میزنم!

خاطره یکشنبه 11 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:23 ب.ظ http://mynemesis.blogfa.com/

ما هم رفتیم جشن جدید الورود هامون ( تلویزیون هم نشونمون داد !حتما ندیدین :دی) پذیراییشون خیلی خوب بود:دی
من این مسابقه تخم مرغ رو یه بار عکساشو دیدم . چیه ؟ تخم مرغ پرت می کنین؟ منم بیام؟ ضرب دستم خوبه ها

مترو با حال بود!
بدتر اینه که میان بیخ گوشت داد میزنن نمیذارن دو کلمه با
دوستت حرف بزنی!

از اونجایی که شما هی آدم وارد داستان می کنی من ترجیح میدم در مورد قاتل نظری ندم
این آقای محمدی چقدر غر میزنه!!

پی نوشت نوشتن خیلی با حاله تا میتونید بنویسید

دعا : الهی آمین

ندیدیم دیگه!

نه بابا! تخم مرغ بیچاره رو سوار یک چیزی میکنن که خودشون ساختن بعد از بالا میندازنش پایین!

خیلی ممنونم! بلی!

کارآگاه دیگه!

ممنون در کل!

morteza دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:55 ب.ظ

1.با این اطلاعات دست و پا شکسته چه میشه کرد؟!! فعلا همین جوری میگم فرامز
2. فک نکنم زیاد مساله ی پیچیده ای باشه ، تا همه فک کنن که خودکشی کرده و اصلا به فکرشون هم نرسه که برن دنبال قاتل بگردن.
3.مذکره به نظرم. معمولا زنها از خون و رگ و تیغ می ترسن.

ممنون از جواب ها!

Mahsa_23 جمعه 16 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:26 ق.ظ http://www.mahsa23.blogfa.com

تیلیغات جالبی بود شدید ! :دی
1- طاهره خانوم اینا
2- جهت تنوع احتمالا !
3- مونثه دیگه ، البته اگه طاهره اسم رمز نباشه !
قبلا به من میگفتین طولانی می نویسم ! الان گویا من کوتاهتر مینویسم که

ممنون از جواب ها!
بله ، گویا!!!

دنیابانو چهارشنبه 28 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:59 ب.ظ http://donyabanoo.blogfa.com/

آپسده ام! چرا تو نمی آپی آیا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چشم ، در اولین فرصت می آپم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد