شهر MAT

شهر MAT ، شهر شماست !

شهر MAT

شهر MAT ، شهر شماست !

معر

عاشق شدیم ، نه از نوع شاعرش

شاعر شدیم ، نه از نوع ماهرش

 

گر طبع شعر خواندن نداری، بدان

این شعر نیست، پس این معر را بخوان

 

اول سخن بگویم ز درد کنکور

کز خواندن بسیار شده چشم همه کور

 

دیگر پر شده مغز همه از مثلثات

از شیمی و فیزیک و از ریاضیات

 

هر کس که می کرد پارسال ، پا دراز

اکنون شده غرق در راز و نیاز

 

که ای خدا ما را بکن یک جوری قبول

فرقی نمی کند تهران یا علی آباد کتول

 

هر کس که درس می خواند از پیارسال

بدان که رتبه اش می دهد به او خیلی حال

 

دوم سخن بگویم از کار و کاسبی

از کاظم و جوکار و از سعید قاسمی

 

کاظم که بود زمانی معلم فیزیک

اکنون شده صاحب قدرتِ مجیک ( magic )

جادوی او همان هوش بی حدَش

که رسانده نام او را به بیابان و دَش

 

جوکار که با گاج آمده بر سر کار

داوطلبان کنکور را گذاشته سر کار

 

کتاب تست چاپ می کند هر روز

بدون پاسخ تشریحیِ پر دوز

 

نوبل را که آورد؟ سعید قاسمی

کتاباش پر از اشکالِ موضعی

 

دیگر سخنی نمانده باید بروم

به سمت کنکوری که باید بدهم

 

امیدوارم که نلرزد تن شاعران قدیم

کزین معر که سرودم منِ بی سلیم

 

شوخی با شعر(به نقل از مجله رشد نوجوان)

شوخی با شعر سهراب سپهری:

آب را ول بکنیم ...

آب را ول بکنیم

آب را سفت نگیریم ،‌چه معنی دارد؟

کار بی حاصل و باطل نکنیم

شاید این آب روان

می رود تا ده بالا که هوایی بخورد

من ندیدم دهشان

بی گمان در ده بالاشهر

بستنی ارزان است

بهترین شام و ناهار

پیتزا با نان است

و صمیمانه ترین راه هدر دادن پول

پول دادن جهت خوردن آب معدنی است

چون اصولاً آن جا

آب های دیگر تنها

جهت آب تنی است

چه دهی باید باشد!

خانه ها گنده ترند

مردم بالاشهر

چه حیاطی دارند

جیب هاشان پر پول

زلف هاشان از روغن و ژل افشان باد!

زندگی

نمیدونم کی گفته ولی فکر کنم سهراب:

 

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست

هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود

صحنه پیوسته بجاست

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

امام رضا ( ع )

01

ای که بر خاک حریم تو ملائک زده بوس    ز وجود تو شده قلب جهان خطه ی طوس

  هر که آید به گدایی به در خانه ی تو     نیست ممکن که ز درگاه تو گردد مأیوس

02

جان فدای حرمت یار خراسانی من         چاره ی درد و غم و رنج و پریشانی من

می رسد نغمه ات از سبزترین پنجره ها         ای تو آرام دل خسته ی طوفانی من        

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

پیام های آسمانی از حرم امام رضا(ع)

سرود ایران ( ۲ )

 

           ای ایران ، ای مرز پر گهر                     ای خاکت سر چشمه ی هنر

دور از تو اندیشه ی بدان                     پاینده مانی و جاودان

ای دشمن ؛ ار تو سنگ خاره ای ، من آهنم

جان من فدای خاک پاک میهنم

      مهر تو چون، شد پیشه ام                     دور از تو نیست ، اندیشه ام

در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما                      پاینده باد خاک ایران ما               

 

  سنگ کوهت درّ و گوهر است                      خاک دشتت بهتر از زر است

       مهرت از دل کی برون کنم                       برگو ؛ بی مهر تو چون کنم؟ 

تا گردش زمین و دور آسمان به پاست

نور ایزدی همیشه ره نمای ماست

 

    ایران ای خرّم بهشت من                       روشن از تو سرنوشت من

     گر آتش بارد به پیکرم                       جز مهرت در دل نپرورم

از آب و خاک و مهر تو سرشته شد گِلم

مهر اگر برون رود، گِلی شود دلم

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

اینم از سایت عمو پورنگ گیر آوردم.